به گزارش کردپرس، کاهش بارندگی، گرمای زودهنگام بهاری و خشکسالی همه و همه امسال منجر به کاهش شدید ذخایر آبی سدهای استان آذربایجان غربی به ویژه دو سد مهاباد و بوکان شده است.
در این وضعیت دریاچه ارومیه هم روزهای بدی را پشت سر می گذراند و سناریوی بدتری هم پیش رویش است.
کاهش سطح تراز، وسعت و حجم آب دریاچه ارومیه در مقایسه با سال گذشته مشهود است و با توجه به کاهش حجم آب سدهای استان عملا برنامه انتقال آب سدها به دریاچه که در یک دهه اخیر تنها راهکار دولت های مختلف برای احیا بوده است، منتفی شده و پیش بینی می شود دریاچه ارومیه در تابستان امسال به شرایطی بدتر از پاییز ١٤٠٢ که بیش از ٩٥ درصد وسعت آن خشک شد، برسد!
معاون وزیر نیرو در امور آب و آبفا خبر داده بود که میزان ورودی آب به مخازن سدهای حوضه آبریز دریاچه ارومیه ۶۸ درصد کاهش را به ثبت رسانده است. همچنین آمار مقایسهای از بارشها در سال آبی جاری نیز، کاهش ۲۹.۵ درصدی در آذربایجان غربی و کاهش ۲۶.۶ درصدی در حوضه آبریز دریاچه ارومیه را نشان میدهد.
بر اساس آخرین آمار مربوط به ۱۱ خرداد ۱۴۰۴، تراز سطح آب دریاچه ارومیه در این تاریخ ١٢٧٠.٢٥ سانتیمتر، وسعت دریاچه ۱۱۱۰ کیلومترمربع، و برآورد حجم آب موجود در دریاچه یک میلیارد و ۵۵۰ میلیون مترمکعب است.
این در حالی است که در ۱۱ خرداد سال گذشته، تراز آب ۱۲۷۰.۶۷ سانتیمتر و حدود ۴۲ سانتیمتر بیشتر از وضعیت فعلی بود، همچنین وسعت دریاچه در آن زمان ۲۱۷۱ کیلومترمربع و حجم آب موجود ۲.۸ میلیارد مترمکعب برآورد شده بود.
این وضعیت دریاچه، علیرغم چندین مرحله رهاسازی آب سدهای استان در زمستان سال قبل و بهار امسال در عین بحران کم آبی شکل گرفته است!
تراز اکولوژیک دریاچه ارومیه ۱۲۷۴ متر است؛ یعنی اکنون حدود ۴ متر زیر این تراز قرار داریم، اگر قرار باشد دریاچه به این تراز برسد، باید حدود ۱۵ میلیارد مترمکعب آب در آن وجود داشته باشد، ولی حتی آبی برای انتقال وجود ندارد! بنابراین، فاصلهای بسیار زیاد با تراز اکولوژیک داریم و همین نگرانی جدی ایجاد کرده است.
دراین میان اما سنگینی احیای دریاچه ارومیه تنها بر دوش استان آذربایجان غربی قرار گرفته است و مدیرکل حفاظت محیط زیست آذربایجان غربی با اشاره به وضعیت نگرانکننده ورودی آب به دریاچه ارومیه می گوید: «با وجود قرارگیری این دریاچه در مرز میان دو استان آذربایجان غربی و آذربایجان شرقی، متأسفانه میزان تحقق تعهدات آبی از سوی استان آذربایجان شرقی بسیار پایین بوده است».
به گفته حجت جباری؛ «بر اساس آمار موجود، کل حجم جریان ورودی به دریاچه ارومیه در سال آبی ۱۴۰۳-۱۴۰۴ تا تاریخ ۱۱ خرداد جاری، ۴۴۰ میلیون مترمکعب بوده که از این میزان، تنها ٨ میلیون مترمکعب از طریق رودخانههای منتهی به دریاچه در استان آذربایجان شرقی تأمین شده است».
جباری با بیان اینکه این میزان ورودی کمتر از پنج درصد تعهدات است، اضافه می کند: «رودخانهها و مسیلهای مهمی چون قلعهچای، صوفیچای، لیلانچای، آذرشهرچای، گنبدچای و آجیچای در حوزه استان آذربایجان شرقی قرار دارند، اما بررسیهای میدانی و دادههای رسمی حاکی از آن است که در سالهای گذشته این استان به وظایف خود در تأمین حقابه دریاچه عمل نکرده است».
علاوه بر حقابه استان آذربایجان شرقی در بخش سخت افزاری هم اقدام مثبتی انجام نداده و یکی از مهمترین پروژهها، تکمیل تصفیهخانههای فاضلاب شهرهای تبریز و ارومیه و انتقال پساب استانداردسازیشده به دریاچه ارومیه بود که طبق برنامه، مقرر شده بود سالانه ۱۵۰ میلیون مترمکعب از تبریز و ۵۲ میلیون مترمکعب از ارومیه به دریاچه منتقل شود، اما با گذشت بیش از چهار سال از تکمیل پروژهها، هنوز هدف تعیین شده برای تصفیه خانه شهر تبریز محقق نشده است! و هنوز خط لوله آن به دریاچه متصل نیست و این باعث میشود سالانه حدود ۱۲۰ میلیون مترمکعب آب تصفیهشده وارد دریاچه نشود.
در دو دهه اخیر که برنامه احیای دریاچه ارومیه مطرح شده است؛ استان آذربایجان غربی با کاهش سهمیه آب بخش کشاورزی و صنعت به تنهایی باج احیا دریاچه ارومیه را پرداخته در حالیکه برخی کارخانه داران در آذربایجان شرقی پساب صنعتی خود در دریاچه تخلیه کرده اند و حتی آب انتقال یافته به دریاچه از طریق لوله های آب برای مصارف تفریحی در آذربایجان شرقی به سرقت رفته است.
علیرغم وضعیت اسفناک دریاچه ارومیه شرایط کنونی تامین آب در استان آذربایجان غربی بحرانی است و هیولای خشکسالی روز به روز در این استان پر قدرت تر ظاهر می شود.
سرپرست شرکت آب و فاضلاب آذربایجانغربی می گوید: «۶۰۰ روستا از توابع این استان به دلیل کاهش بارندگی و تداوم خشکسالی با کم آبی رو به رو اس و در برخی از روستاهای استان به دلیل کاهش حجم آب چشمهها، آب های زیرزمینی و قناتها با مشکل کم آبی رو به رو هستیم که برای جبران آن تعریف منابع آبی جایگزین در دستور کار است».
در این شرایط عملا رهاسازی آب سدها بهسمت دریاچه در فصل تابستان بهدلیل کاهش ذخایر آب شرب منتفی است. در زمان حاضر سد بوکان، که یکی از سدهای اصلی تأمینکننده آب دریاچه است، حدوداً ۳۲۰ میلیون مترمکعب آب دارد، درحالی که سال گذشته در همین تاریخ، سد بوکان بیش از ۶۰۰ میلیون مترمکعب آب داشت؛ یعنی دو برابر مقدار فعلی.
از این مقدار فعلی حجم آب سد بوکان، حدود ۱۸۰ میلیون مترمکعب هم باید برای تأمین آب شرب شهر تبریز رهاسازی شود، همچنین کنار شرب حقآبهای هم باید برای کشاورزی در همان منطقه تخصیص داده شود!!!.
در واقع آذربایجان غربی از طریق سد بوکان تامین کننده آب شرب شهر تبریز و حق آبه کشاورزی شهرهای دیگر آذربایجان شرقی هم است، اما متاسفانه کوچکترین همکاری در استان آذربایجان شرقی در راستای احیای دریاچه دیده نمی شود.
همچنین رهاسازی از سد کانیسیب و تونل احداثشده بهسمت دریاچه در مقاطعی با دبی ۱۶ مترمکعب بر ثانیه و در ماههای اخیر تا ۳۵ مترمکعب بر ثانیه انجام شده است. بخشی از حجم کنونی ۱.۵ میلیارد مترمکعبی دریاچه حاصل همین ورودی از کانیسیب است اما از سایر سدهای احداثشده روی زرینهرود آب قابلتوجهی دریافت نشده است.
رودخانههای زرینهرود و سیمینهرود هم که رودخانههای اصلی تأمینکننده دریاچه هستند امسال وضعیت بحرانی دارند.
وضعیت سدهای مهاباد و بوکان هم به عنوان دو منبع آب تامین کننده آب شرب و حق آبه کشاورزی امسال بحرانی است و این دو شهر بیشترین تنش آبی استان را دارند.
هم اکنون ذخیره پشت سد مهاباد به ۹۱ میلیون مترمکعب رسیده که ۴۳ درصد نسبت به مدت مشابه کاهش نشان میدهد و باتوجه به مصرف آب ۲۰ میلیون مترمکعبی بخش شرب شهرستان مهاباد تنها حدود ۱۹ میلیون مترمکعب رهاسازی بخش کشاورزی امکان پذیر است در حالیکه طی سالهای گذشته هر ساله بین ۹۰ تا ۱۴۰ میلیون مترمکعب آب به بخش کشاورزی در چهار تا هفت مرحله رهاسازی می شد!
امسال مهاباد حتی با مشکل تامین آب شرب هم روبه رو است و در صورتی که مخزن سد مهاباد از حجم ۴۶.۵ میلیون مترمکعب کمتر باشد، تصفیه خانه جدید از مدار خارج شده و آب با کیفیت پایینتری عرضه خواهد شد.
نماینده مهاباد در مجلس هم می گوید: «خشکسالیهای پیاپی عامل اصلی مهاجرت ساکنان روستایی بوده و تا کنون بیش از ۶۰ روستای شهرستان مهاباد با کمبود و قطعی آب شرب مواجهاند و طرح آبرسانی به ۱۴۱ روستا پس از چندین سال فقط ۱۰ درصد پیشرفت داشته است».
با توجه به این شرایط اسفناک دریاچه ارومیه سوال اینجاست که تکلیف کمک های میلیون دلاری ژاپن برای احیای دریاچه ارومیه که در دو نوبت ارسال شده، چه شده و کجا صرف شده است؟؟ در حالی که معاون سازمان محیط زیست می گوید از سال ١٤٠٠ به بعد اعتباری به پروژه های ملی ستاد احیا نرسیده است!!
سال گذشته سند همکاری و اهدای کمک ۶۹۰ میلیون ینی معادل (۴.۵ میلیون دلار آمریکا)، کشور ژاپن به احیای دریاچه ارومیه و دیگر تالابهای ایران امضا شد. همچنین از سال ۲۰۱۴، ژاپن یکی از شرکای کلیدی دولت ایران و برنامه توسعه سازمان ملل متحد در حمایت از مدیریت پایدار منابع طبیعی در حوضه آبریز تالابها و تنوع بخشی به معیشت جوامع وابسته به تالابها بوده است.
در واقع در طول ۱۰ سال گذشته، دولت ژاپن از طریق بازوی توسعهای خود، جایکا (JICA)، از حفاظت از دریاچه ارومیه حمایت کرده و در این راستا با برنامه توسعه ملل متحد (UNDP) و سازمان خواربار و کشاورزی ملل متحد (FAO) همکاری داشته است.
در داخل کشور هم ٥٢ همت برای دریاچه ارومیه هزینه شده اما نتیجه مطلوبی حاصل نشده و پیش بینی خشکی ٩٥ درصدی دریاچه از هم اکنون توسط مسئولان امر انجام گرفته است!
مسئولان اکنون به اجرای طرح آبرسانی تبریز از حوضه آبریز ارس و مدیریت پسابها، دل خوش کرده اند پروژه ای که چندین سال است در آذربایجان شرقی بلاتکلیف مانده و خبری از انتقال آب و یا حتی پساب تصفیه شده از این استان به دریاچه ارومیه است و در این شرایط بحرانی دیگر به درد هم نمی خورد.
تغییرات اقلیمی، چاههای اضافه و غیرمجاز، ویلاباغ های بی شمار در حوضه دریاچه، سدهای احداث شده، الگوی کشت نامناسب، عدم اجرای پروژه های آبیاری نوین (به نحوی که تنها حدود ۱۷درصد از اراضی کشاورزی آذربایجان غربی تحت پوشش سامانههای نوین آبیاری قرار دارد)، پروژه های سخت افزاری بلاتکلیف و... باعث از بین رفتن بیش از ۷۰ درصد دریاچه شده اند.
در کنار آن، راهکار پر هزینه و گزاف انتقال آب سد کانی سیو هم دردی از دریاچه دوا نکرد به غیر از آنکه به محیط زیست منطقه آسیب های بی شمار وارد کرد و منجر به فرونشست زمین های حاصلخیز در شهرستان پیرانشهر شد!
با اینهمه هر چند آخرین تحقیقات پژوهشگران دانشگاه تهران نشان داد که این دریاچه تا سال ۲۰۳۰ به طور کامل خشک نخواهد شد، اما شدت خشکی در بخشهای جنوبی و شرقی آن و در فصل پاییز بیشتر خواهد بود و همین امر به مرور زمان زندگی مردمان ساکن در این منطقه را مختل کرده و آسیب های جبران ناپذیری را به جا خواهد گذاشت.
زمان طلایی احیای دریاچه از دست رفته و دولت های مختلف در دو دهه اخیر تنها مشغول انتصاب مدیران و تغییر عناوین و نام ها بودند.
وضعیت دریاچه ارومیه، پس از ١٤ سال از شروع ستاد احیای دریاچه وخیم تر هم شده است. در این مدت مراکز و ستادها با عناوین مختلف و صرف اعتبارات گزاف یکی پس از دیگری آمدند و در سکوت منحل شدند، تا اینکه آخرین دستاویز برای حفظ بقایای دریاچه ارومیه، کارگروه ملی نجاتی شد که به بارش های سال آبی و انتقال آب دلخوش کرده، اما شلاق داغ تابستان هر ساله همه آن امیدها را سراب می کند.
برگزاری جلسات ستاد ملی نجات دریاچه در این روزها هم تنها سرپوشی بر اشتباهات گذشته است و بس.
دولت های اخیر همگی ادعای احیای دریاچه ارومیه را داشته اند ولی در عمل، خروجی این ادعا پیکره بی جان دریاچه است و روستاهایی زخمی از عدم مدیریت منابع آب!
به قول شهین جهانگیری نماینده ارومیه در مجلس؛ «مشخص نیست چگونه شعار احیای دریاچه و اصلاح الگوی کشت را می دهید در حالیکه صنایع آب بر و قاتل دریاچه، مانند یک واحد صنعتی را با حق آبه دریاچه ارومیه دارید راه اندازی میکنید؟!»
از سویی دیگر سهیمه آب کشاورزان استان را کاهش می دهند و به توسعه محصولات پر آب بر و افزایش سطح زیر کشت آنان اقدام می کنند!
نامدیریتی های بی شمار در حوزه آب استان و کشور بیداد کرده و این خشکسالی است که مردم را مجازات می کند/.
گزارش/ تانیا شعفی
نظر شما