دوندار: این بار اوجالان بازی را به سود خود چرخاند/دولت ترکیه به دنبال صلحی بدون دموکراسی

سرویس ترکیه - جان دوندار، روزنامه‌نگار و نویسنده باسابقه‌ی ترک، در گفت‌وگویی تفصیلی ابعاد پنهان و لایه‌های پیچیده‌ی روند جاری میان دولت ترکیه و عبدالله اوجالان را مورد بررسی قرار داد؛ ابعادی از ماجرا که از چشم اکثر تحلیلگران پنهان ماده است.

به گزارش کردپرس، جان دوندار روزنامه‌نگار برجسته و تبعیدی ترک، در گفت‌وگویی مفصل با اونور اونجو در برنامه‌ی «موضوع عمیق است» از کانال یوتیوبی آلان، با نگاهی تحلیلی به روند جدید گفت‌وگوها میان دولت ترکیه و عبدالله اوجالان رهبر در بند PKK پرداخت. او ضمن بیان اینکه "این بار روند صلح بدون دموکراسی طراحی شده"، بر نقش پنهان اما فعال دولت، حزب حرکت ملی (MHP) و بازی پیچیده‌ی بازیگران داخلی و خارجی در مهندسی این فرایند تاکید کرد.

دوندار گفت که برخلاف دوره‌های قبلی که تلاش برای حل مسئله‌ی کردها با محوریت دموکراتیزه‌کردن ترکیه پیش می‌رفت، این بار با روندی کاملاً متفاوت روبه‌رو هستیم: «این‌ بار نه گفت‌وگو از سطح جامعه آغاز شده، نه مسئله‌ی اصلاحات حقوقی در میان است. دولت صرفاً به دنبال شعار "ترکیه‌ای بدون ترور" است، نه یک ترکیه‌ی آزادتر.»

او روندهای پیشین مانند گفت‌وگوهای ۱۹۹۳ با وساطت تورگوت اوزال و پروژه «عقلای قوم» در دوران اردوغان را یادآور شد و آن‌ها را با روند فعلی مقایسه کرد. «در گذشته، گفت‌وگو با اوجالان به مثابه دیپلماسی موازی بود، اما این بار چیزی طراحی‌شده، چندلایه و با حمایت تمام‌قد نهاد دولت به رهبری اردوغان–باغچلی به نظر می‌رسد.»

نقش آمریکا، منطقه و فشار خارجی: صلحی متأثر از هندسه‌ی نوین ژئوپولیتیک

جان دوندار در تحلیل خود از ریشه‌های روند جاری، با صراحت تأکید کرد که برخلاف تصور عمومی، تحولات اخیر در ترکیه ریشه در یک اراده‌ی درونی برای اصلاحات یا مصالحه‌ ملی ندارد، بلکه حاصل فشارهای متقاطع خارجی و جبر منطقه‌ای است.

به گفته‌ی او، محرک اصلی این چرخش ناگهانی در سیاست امنیتی دولت ترکیه، نه خواست عمومی و نه فشار داخلی، بلکه تحولاتی در سه محور کلیدی ژئوپولیتیکی است: تغییر رویکرد ایالات متحده در قبال خاورمیانه، تثبیت موقعیت کردها در سوریه، و احتمال همکاری استراتژیک آن‌ها با بازیگران خارج از منطقه، به‌ویژه اسرائیل. «این روند، نتیجه‌ی هیچ حرکت دموکراتیکی از دل جامعه‌ی ترکیه نیست. بلکه پاسخی مهندسی‌شده به یک خطر ژئوپولیتیکی است: این‌که اگر آنکارا با کردها گفت‌وگو نکند، دیگران این گفت‌وگو را به‌جای او انجام خواهند داد.»

محور اول: ایالات متحده و بازتعریف نقش در سوریه

دوندار به تغییر لحن و رویکرد واشنگتن پس از خروج بخشی از نیروهای آمریکایی از شمال سوریه و کاهش درگیری مستقیم با ایران و روسیه اشاره کرد. او گفت: «آمریکا دیگر سیاست دوگانه ندارد. آن‌ها یا باید به‌طور رسمی با کردها در ساختار سوریه کنار بیایند، یا از این معادله خارج شوند. این فشار، ترکیه را از بیم انزوای استراتژیک، به سمت تنظیم مجدد روابط با کردها و حتی با دمشق سوق داده است.»

محور دوم: اتحاد جدید در دمشق

وی همچنین بر اهمیت توافق اخیر بین دولت انتقالی سوریه و نیروهای دموکراتیک سوریه (SDF) تأکید کرد و گفت که این امر عملاً به معنای مشروعیت‌یافتن حضور سیاسی کردها در ساختار حکومتی سوریه است: «آنکارا نگران است که اگر همین روند ادامه یابد، کردها با پشتوانه‌ی دمشق و مسکو، کنترل پایدار و رسمی بر شمال سوریه پیدا کنند، و این می‌تواند به تشکیل یک موجودیت نیمه‌مستقل منجر شود که به‌راحتی از مرز فراتر رفته و اقلیم کردنشین ترکیه را نیز تحت تأثیر قرار دهد.»

محور سوم: نگرانی ترکیه از مثلث کردها، آمریکا و اسرائیل

دوندار با لحنی هشدارآمیز گفت: «بزرگ‌ترین کابوس آنکارا، همکاری راهبردی میان نیروهای کرد، اسرائیل و ایالات متحده در مرزهای جنوبی‌اش است؛ همکاری‌ای که می‌تواند در آینده نه‌چندان دور به‌صورت شبکه‌ی اطلاعاتی، نظامی یا اقتصادی بروز پیدا کند.»

او اشاره کرد که برخی نهادهای اطلاعاتی ترکیه در تحلیل‌های داخلی خود از «سناریوی اسرائیل در شمال سوریه» سخن می‌گویند؛ سناریویی که در آن با حمایت تسلیحاتی و فنی، یک محور کردی-صهیونیستی شکل بگیرد و تهدیدی بالقوه برای ساختار امنیتی ترکیه شود.

اوجالان، بازیگر اصلی با استراتژی چندلایه و بازسازی چهره سیاسی

به باور جان دوندار، عبدالله اوجالان در این مرحله از روند صلح، نه به‌عنوان صرفاً یک زندانی سیاسی یا رهبر گذشته‌نگر، بلکه به‌عنوان معمار پشت‌پرده یک بازتعریف استراتژیک برای جنبش کرد ظاهر شده است. او با صدور بیانیه‌ی «صلح و جامعه‌ی دموکراتیک» در فوریه ۲۰۲۵ و همچنین با چراغ سبز به برگزاری کنگره دوازدهم PKK و اعلام رسمی پایان مبارزه مسلحانه، نقشی کلیدی در عبور تاریخی از فاز نظامی به فاز سیاسی ایفا کرد.

دوندار این حرکت را با اشاره به تجربه‌ی یاسر عرفات در فلسطین تشریح کرد: «اوجالان، همان کاری را کرد که عرفات در دهه ۹۰ با سازمان آزادی‌بخش فلسطین انجام داد؛ از یک چریک جهانی به یک رهبر سیاسی تبدیل شدن، نه با تسلیم، بلکه با بازتعریف مقاومت به زبان سیاست و دیپلماسی.»

دوندار معتقد است که این «تغییر تاکتیک» در واقع نوعی مشروع‌سازی فراملی برای جنبش کرد است؛ جنبشی که سال‌ها تحت عنوان «تروریسم» از سوی غرب طرد شده بود، اکنون می‌تواند با چهره‌ای جدید و ساختارهای تازه‌نام، وارد گفت‌وگوهای سیاسی و بین‌المللی شود: «نام‌ها ممکن است عوض شوند، اما شبکه همانی‌ست. آن‌ها حالا با یک برند سیاسی جدید وارد پارلمان اروپا و محافل لابی‌گری بروکسل می‌شوند. در گذشته حضور حتی یک فرد مرتبط با PKK در نهادهای اروپایی غیرممکن بود، اما حالا با اعلام پایان فاز مسلحانه، فضای جدیدی در حال شکل‌گیری است.»

دوندار این حرکت را یک مانور نمادین و راهبردی می‌داند: اوجالان خود را به‌جای آنکه منتظر رفع حصر باشد، به بازیگر تعیین‌کننده‌ی صحنه تبدیل کرده است؛ رهبری که اگرچه در زندان فیزیکی‌ست، اما گفتمانش خارج از زندان عمل می‌کند.

نقشه‌ی راه دولت؛ مهندسی تدریجی برای یک صلح بدون نام رسمی

در بخش دیگری از گفت‌وگو، جان دوندار پرده از آنچه «یک نقشه‌ی دقیق ۲۰ مرحله‌ای» می‌نامد برداشت؛ فرآیندی که به‌گفته‌ی او، از ماه‌ها پیش در سطح بالای حاکمیت ترکیه طراحی شده و اکنون به‌صورت مرحله‌به‌مرحله در حال اجراست.

به باور دوندار، نقطه آغاز این مهندسی سیاسی، بیانیه‌ی مشاور ارشد اردوغان، محمد اوچوم بوده است که به‌صراحت از «ورود ترکیه به دوره‌ای جدید با چشم‌انداز قانون اساسی نوین» سخن گفته است. به دنبال آن، بیانیه‌ی دولت باغچه‌لی مبنی بر تشکیل کمیسیون ویژه در مجلس برای «تثبیت صلح اجتماعی» و اظهارات سخنگوی پارلمان، نعمان کورتولموش درباره احتمال تحولات بزرگ تا تابستان، نشانه‌هایی از هم‌راستایی برنامه‌ریزی‌شده‌ی سطوح مختلف نظام است. «ما فقط نوک کوه یخ را می‌بینیم. اما گمان می‌کنم این‌ها تکه‌هایی از یک نقشه‌ی کامل‌اند: گفت‌وگوی غیررسمی با اوجالان، آزادی نمادین چند چهره‌ی زندانی، تشکیل کمیسیون ۱۰۰ نفره در مجلس، فعال‌سازی کانال‌های غیررسمی گفت‌وگو، بازتعریف رابطه با SDF در سوریه، و در نهایت اصلاحات قانونی یا شبه‌قانونی برای پایان رسمی نزاع مسلحانه.»

هیچ‌کس از "آشتی ملی" حرف نمی‌زند

دوندار تأکید می‌کند که این مهندسی، برخلاف گذشته، بدون استفاده از زبان «اصلاحات دموکراتیک» در حال پیش رفتن است. او می‌گوید: «هیچ‌کس از "آشتی ملی" حرف نمی‌زند. دیگر صحبت از حقوق بشر یا مشارکت سیاسی نیست. بلکه دولت با زبان امنیت و نظم در حال پیشبرد روندی‌ست که نه مخالفان می‌توانند آن را متوقف کنند و نه حامیان کاملش را درک کنند.»

او اشاره می‌کند که اگرچه هنوز بسیاری از قدم‌ها برداشته نشده‌اند، اما روند از پیش برنامه‌ریزی‌شده و با هماهنگی کامل بین دولت، حزب MHP، برخی نهادهای امنیتی، و با سکوت مشروط ارتش در حال اجراست.

صلح با چشم‌انداز محدود: بدون دموکراسی

جان دوندار در ارزیابی خود از ماهیت روند جدید صلح، هشدار جدی داد که این روند به‌رغم نشانه‌های ظاهری از پیشرفت، فاقد آن عنصر حیاتی‌ست که می‌تواند آن را پایدار و مشروع کند: دموکراسی.

به گفته‌ی او، تجربه‌های گذشته نشان داده‌اند که بدون تعهد به اصول دموکراتیک، هیچ روند صلحی نمی‌تواند به تثبیت برسد: «ما با پروژه‌ای مواجهیم که می‌خواهد جنگ را پایان دهد، اما بدون آن‌که منطق جنگ را به چالش بکشد. نه از حقوق شهروندی خبری هست، نه از مشارکت برابر، نه از تضمین آزادی بیان و رسانه.»

دوندار این وضعیت را با یک تمثیل شاعرانه توصیف کرد: «این پرنده‌ای‌ست که تنها یک بال دارد؛ شاید بتواند اندکی اوج بگیرد، اما در نخستین تکان سقوط خواهد کرد.»

او تأکید کرد که وضعیت داخلی ترکیه، حتی در اوج این گفت‌وگوها، همچنان با ساختار اقتدارگرایانه، سرکوب نهادهای مستقل، بی‌اعتمادی شدید اپوزیسیون، تداوم احکام سنگین علیه فعالان سیاسی، و محدودیت‌های رسانه‌ای همراه است: «نمی‌توان همزمان با ادامه بازداشت روزنامه‌نگاران، بستن دفاتر احزاب مخالف، و نگه‌داشتن چهره‌هایی چون صلاح‌الدین دمیرتاش در زندان، از یک صلح عادلانه حرف زد.»

از نگاه دوندار، در چنین فضایی، روند صلح بیشتر به یک مهندسی سیاسی برای خنثی‌سازی تنش‌ها و مشروعیت‌بخشی به قدرت مسلط شباهت دارد تا یک فرآیند صادقانه برای ساختن آینده‌ای عادلانه و برابر برای همه‌ی شهروندان.

خطر شکاف اجتماعی و پروپاگاندا؛ دو روایت، یک گسل

دوندار در بخش پایانی گفت‌وگوی خود، به یکی از مهم‌ترین مخاطرات روند کنونی اشاره کرد: افزایش شکاف روانی و اجتماعی میان مردم، به‌دلیل روایت‌های متضاد و تبلیغات هدفمند دو طرف ماجرا.

او معتقد است که هم دولت و هم جنبش کرد در حال بازتعریف این روند برای توده‌ی هواداران خود هستند، اما هر یک با زبانی متفاوت و گاه متناقض: «دولت در رسانه‌های رسمی این روند را به‌عنوان پایان قاطع "ترور" معرفی می‌کند، بی‌آن‌که هیچ‌گاه به تاریخ‌نگاری متوازن یا مسئولیت‌های متقابل بپردازد. از سوی دیگر، کردها تلاش می‌کنند روایت تسلیم‌ناپذیری را بسازند؛ گویی این روند، ادامه‌ی مقاومت در قالبی جدید است.»

تشدید بی‌اعتمادی بین توده‌های ترکی و کردی؛ صلح ساختگی

این «دوگانه‌ی روایی» به‌باور دوندار نه‌تنها باعث نزدیکی ملت‌ها نمی‌شود، بلکه موجب تشدید بی‌اعتمادی بین توده‌های ترکی و کردی خواهد شد: «وقتی مردم در غرب کشور احساس کنند که پروسه‌ای در حال پیش رفتن است که چیزی از آن نمی‌دانند یا بر آن کنترلی ندارند، و در مقابل، مردم شرق کشور هم احساس کنند که این روند بار دیگر به‌سوی فریب و ناکامی خواهد رفت، نتیجه‌اش چیزی جز شکاف‌های عمیق‌تری نخواهد بود.»

دوندار این وضعیت را خطری خاموش توصیف کرد که ممکن است پایه‌های هرگونه توافق را از درون سست کند: «اگر طبقات مختلف جامعه از معنا و هدف روند صلح درک مشترکی نداشته باشند، هیچ میزان از بیانیه‌ها و دیدارها نمی‌تواند یکدستی اجتماعی ایجاد کند.»

او در پایان هشدار داد که اگر فضای رسمی همچنان بر طبل «موفقیت امنیتی» بکوبد و مخالفان داخلی را سرکوب کند، و در سوی دیگر نیز نیروهای کرد تنها از «افتخار مقاومت» سخن بگویند، نتیجه ممکن است نه صلح، بلکه نوعی صلحِ  ساختگی، مصنوعی و شکننده باشد.

منبع: کانال آلان

ترجمه و تلخیص: خبرگزاری کردپرس- سرویس ترکیه 

کد خبر 2784829

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha