کردپرس- «پسرم خودش انتخاب کرد که اهداکننده عضو باشد». این را پدر «ارشیا سرابی» نوجوان ۱۲ ساله قروه ای می گوید. نوجوانی که دچار مرگ مغزی شد و اعضای بدن اش به بیماران نیازمند پیوند اعضا اهدا شد. «بهمن سرابی» در دیداری که فرماندار شهرستان با این خانواده داشت گفت که «یک روز دور میدان داخل ماشین بودیم که بنری مربوط به یک شخص اهدا کننده عضو دیدیم. من در آن حین به همسرم گفتم چه کار پسندیده ای. اگر زمانی من هم دچار مرگ مغزی شدم دوست دارم اعضای بدنم را اهدا کنند. همین را که گفتم پسرم ارشیا هم گفت که منم هم دوست دارم اینکار را بکنم. آن روز ما به او گفتیم تو هنوز بچه ای و خدا نکند مشکلی برایت پیش بیاید اما حالا او زودتر از ما رفت و آنچه که خواسته بود را انجام داد».
این خانواده گرچه غم از دست دادن عزیز خود را دارند اما معتقدند تنها چیزی که آرامشان می کند همین اهدای عضو فرزندشان است که جانبخش کسانی دیگر و نجات دهنده زندگی شان شد.
همین آرامش را هم خانواده «علی فعله گری» دارند. مرد ۴۵ ساله ای که سال ۱۴۰۱ براثر تصادف دچار مرگ مغزی گشت و سپس با رضایت خانواده اش اعضای بدن او اهدا شد. برادر این اهداکننده با بیان اینکه هیچ اطلاعاتی از پروسه اهدای عضو نداشتند از روند این کار گفت. «وقتی از بیمارستان به ما اطلاع دادند که برادرم دچار مرگ مغزی شده و می توانیم اعضای بدن او را اهدا کنیم نسبت به چند و چون این کار اطلاع چندانی نداشتیم چرا که آن طور که باید فرهنگ سازی در این زمینه نشده است. ما در شرایط بسیار سختی بودیم و خانواده هم تصمیم نهایی را به عهده من گذاشتند و منتظر بودند ببینند من چه نظری درباره اهدای عضو دارم».
«خلیل فعله گری» با بیان اینکه خانواده احتمال این را می دادند که من با اهدای عضو موافق نباشم به ضعف فرهنگ سازی در این زمینه اشاره کرد. «من راضی به اهدای عضو بودم و چون حق قانونی رضایت کامل با همسر بردارم و فرزندانش بود اما موافقت خود را برای اهدای عضو اعلام کردم».
او نسبت به طولانی بودن پروسه اهدای عضو انتقاد داشت و این را باعث ناراحتی خانواده های اهداکننده دانست. «اگر در پروسه اهدا تسهیل صورت گیرد بسیار بهتر است چرا که زمان بر بودن روند منجر به ناراحتی می شود و از نظر روحی و روانی آزاردهنده خواهد بود».
«فعله گری» هم از باورهای غلطی که درباره اهدای عضو وجود دارد گفت و اینکه بعضی صحبت ها رنج خانواده های متوفی اهدا کننده را بیشتر می کنند. «بسیاری از آشنایانمان بعد از انجام اهدای عضو صحبت از گرفتن پول و … می کردند. شاید اگر درست فرهنگ سازی شده بود چنین صحبت ها و باورهایی هم وجود نمی داشت. باید اعتراف کنم که در فرهنگ سازی ضعیف عمل کرده ایم و باید در این راستا کار شود».
او اهدای عضو را بهترین کار ممکن برای جاودان نگهداشتن عزیز دچار مرگ مغزی شده، دانست. «وقتی شخصی دچار مرگ مغزی می شود به تشخیص پزشکان دیگر به زندگی باز نمی گردد؛ بهترین کار ممکن این است که خانواده ها با اهدای عضو موافقت کرده و با این کار جانبخش کسانی دیگر شوند. همان طور که در قرآن هم آمده و گفته شده اگر هر کسی یک شخص را زنده کند انگار تمام بشریت را زنده کرده است، اهدای عضو هم دقیق همین گونه خواهد بود».
فرهنگ سازی توسط نهادهای متولی و تسهیل مسیر اهدای عضو از جمله مواردی بودند که فرماندار قروه بسیار روی آن ها تأکید کرد. «اهدای عضو کار مهم و ماندگاری است اما مغفول مانده و مردم نسبت به آن اطلاع چندانی ندارند و نیاز است نهادهای مسئول با فرهنگ سازی به معرفی این عمل خداپسندانه اقدام کنند».
به گفته «خلیل فعله گری» آرامشی که ما بعد از فوت برادرم داریم با خاطر همین اهدای عضو است و بس. وقتی می شنویم کسانی با اعضای بدن برادرم نجات پیدا کرده اند از ته قلب آرام شده و به جاودانه شدن او می بالیم.
معنای واقعی اهدای عضو اهدای زندگی است چرا که این کار نجات دهنده خوشبختی برای دیگر انبوده و چه خوب می شود همیشه در این مسیر برای تولد دوباره دیگران در زندگی چراغی روشن باشد. در واقع اهدای عضو آغاز لبخند همیشگی بوده و گرچه جسم عزیزانی زیر خاک رفته اما وجودشانزنده است و صدای زندگی می دهند.
آن طور که مسئول واحد فراهم آوری اهدای عضو دانشگاه علوم پزشکی کردستان می گوید اهدای عضو اهدای زندگی است برای کسانی که شناسنامه هایشان هرگز باطل نمی شود.
دقیقاً همین طور است چرا که همراهی مرگ و زندگی برای اهدای عضو آن زمانی حس می شود که خنده نجات یافتگان از مرگ رامی درخشد. درخششی که هرگز مهر باطل نمی خورد. /
نظر شما