بوبانی در تاریخ سینما و تئاتر ایران نامی است که به سادگی از یاد نمیرود. او نه تنها یک بازیگر، بلکه کسی است که با هر نقش خود، دنیای تازهای میآفریند
او هیچگاه به دنبال درخشش زودگذر نبوده، بلکه همیشه در پی خلق لحظاتی بوده که در حافظه تماشاگران ماندگار بماند. بوبانی با بازیهای بینظیر و پر از جزئیات، نشان داده که بازیگری برای او تنها به نمایش گذاشتن یک نقش نیست، بلکه بیان داستانهای پنهان و گاهی فراموششده انسانهاست.
مریم بوبانی در ۲۶ اردیبهشت سال ۱۳۳۲ در سنندج، شهری در دامنههای سرسبز زاگرس به دنیا آمد. کودکیاش در فضایی گذشت که آمیخته بود با شعر، موسیقی، قصه و فرهنگ شفاهی مردم کرد. همانجا بود که بذر عشق به هنر در وجودش کاشته شد؛ عشقی که سالها بعد، با پختگی و تجربه زندگی، به ثمر نشست.
بوبانی از آن دست هنرمندانی است که دیر وارد دنیای حرفهای بازیگری شد، اما وقتی آمد، ریشه دواند. او با حضور در کلاسهای آزاد بازیگری، از جمله نزد امین تارخ، بهطور جدی وارد مسیر بازیگری شد و در سال ۱۳۷۶، با فیلم «مهر مادری» به کارگردانی کمال تبریزی، نخستین گام خود را در سینمای ایران برداشت؛ گامی که به پشتوانه عمق عاطفی، درک اجتماعی و اصالت فرهنگی، خیلی زود او را به چهرهای متمایز بدل کرد.
کارنامه هنری بوبانی ترکیبی است از نقشهایی اصیل، پر از درد، مهر، ریشه و واقعیت. او در فیلمهایی چون فرش باد، محیا، زمانی برای مستی اسبها، کودک و فرشته، زمستان است و خواهران جدا افتاده حضوری چشمگیر داشته و هر نقش را به شناسنامهای تبدیل کرده که میتوان با آن بخشی از واقعیت جامعه را خواند.
بازی در فیلم «خواهران جدا افتاده»، محصول مشترک آلمان و یونان، برایش جایزه بهترین بازیگر زن جشنواره بینالمللی فیلم دهوک را به همراه داشت. او همچنین برای فیلمهای محیا و فرش باد به ترتیب نامزد دریافت سیمرغ بلورین بهترین نقش مکمل زن از جشنواره فجر و تندیس زرین جشن سینمای ایران شد.
در تلویزیون نیز حضور پررنگی داشته و در سریالهایی مانند مختارنامه و ستایش با نقشهایی ماندگار در ذهن مخاطب نقش بست.
در زندگی شخصی، بوبانی همسر سیروس احمدیفر، شاعر و ترانهسرای قدیمیست. فرزندان آنها، یاور و آیین احمدیفر، در عرصه موسیقی فعالیت حرفهای دارند و نشان از خانوادهای هنری دارند که هنر را نه شغل، بلکه هویت میدانند.
بوبانی، همواره به زبان مادریاش، به هویت کردی و به زنان سرزمینش وفادار مانده است. در نقشهایش، زن کُرد را در تمامی لایههای انسانیاش نه بهعنوان یک نماد، که بهمثابه یک حقیقت زنده تصویر کرده است.
مریم بوبانی در تمام سالهای فعالیتش، نه درگیر حواشی شد، نه به دنبال ستایش و تیتر روزنامهها رفت. او در سکوت، اما با قدمهای استوار، به یکی از چهرههای تأثیرگذار تئاتر و سینمای ایران تبدیل شد. او بازیگری نیست که نقش بازی کند؛ او در نقشها زندگی میکند.
در روزگاری که بسیاری از زنان، صدایشان به جایی نمیرسد، بوبانی خود صدا شد. صدای زنی از کوهستان، از ریشه، از درد، از امید. صدای زنی که تصویرش در قاب سینما، آیینهایست برای دیدنِ حقیقتی فراتر از بازی.
کارگردان خبری: میلادمرادی
نظر شما